متن زیر نامه شهید علی خلیلی می باشد که 15 روز قبل از شهادتش خطاب به رهبر معظم انقلاب نوشته است.
سلام آقا جان!
امیدوارم حالتان خوب باشد. آنقدرخوب که دشمنانتان از حسودی بمیرند و از ترس خواب بر چشمانشان حرام باشد. اگر از احوالات این سرباز کوچکتان خواستار باشید،خوبم؛
دوستانم خیلی شلوغش میکنند. یعنی در برابر جانبازی هایی که مدافعان این آب و خاک کرده اند،شاهرگ و حنجره و روده و معده من عددی نیست که بخواهد ناز کند… هر چند که دکترها بگویند جراحی لازم دارد و خطرناک است و ممکن است چیزی از من نماند…
من نگران مسائل خطرناک تر هستم… من میترسم از ایمان چیزی نماند. آخر شنیده ام که پیامبر(ص) فرمودند: اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، خداوند دعاها را نمی شنود و بلا نازل میکند. من خواستم جلوی بلا را بگیرم.
اما اینجا بعضی ها میگویند کار بدی کرده ام. بعضی ها برای اینکه زورشان می آمد برای خرج بیمارستان کمک کنند میگفتند به تو چه ربطی داشت؟!!مملکت قانون و نیروی انتظامی دارد!
ولی آن شب اگر من جلو نمی رفتم، ناموس شیعه به تاراج میرفت ونیروی انتظامی خیلی دیر میرسید. شاید هم اصلا نمی رسید…
یک آقای ریشوی تسبیح بدست وقتی فهمید من چکار کرده ام گفت : پسرم تو چرا دخالت کردی؟ قطعا رهبر مملکت هم راضی نبود خودت را به خطر بیندازی!
من از دوستانم خواهش کردم که از او برای خرج بیمارستان کمک نگیرند، ولی این سوال در ذهنم بوجود آمد که آقاجان واقعا شما راضی نیستید؟؟ آخر خودتان فرمودید امر به معروف و نهی از منکر مثل نماز شب واجب است.
آقاجان!
بخدا دردهایی که میکشم به اندازه ی این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمیکند. مگر خودتان بارها علت قیام امام حسین(ع) را امر به معروف و نهی از منکر تشریح نفرمودید؟
مگر خودتان بارها نفرمودید که بهترین راه اصلاح جامعه تذکر لسانی است؟
یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابی گری دارند حرف شمارا نمی فهمند؟؟؟یعنی شما اینقدر بین ما غریب هستید؟؟؟
رهبرم!
جان من و هزاران چون من فدای غربتت. بخدا که دردهای خودم در برابر درد های شما فراموشم میشود که چگونه مرگ غیرت و جوانمردی را به سوگ مینشینید.
آقا جان!
من و هزاران من در برابر درد های شما ساکت نمی نشینیم و اگر بارها شاهرگمان را بزنند و هیچ ارگانی خرج مداوایمان را ندهد بازهم نمی گذاریم رگ غیرت و ایمان در کوچه های شهرمان بخشکد.
بشکست اگر دل من بفدای چشم مستت
سر خمَ می سلامت شکند اگر سبویی
"دوست عزیز اگه اولین باره به این وبلاگ سرمیزنید مبحث پروتکلها رو از ابتدای مبحث در قسمتهای پایین پیگیر شوید.(( یا علی))"
پروتکل 4
چه کسی می توتند با یک قدرت نامحسوس در افتد و آن را واژگون سازد؟این ما هستیم که چنینی قدرت نا محسوسی داریم اگرچه فراماسونرهای غیریهود کورکورانه در خدمت ما هستندو برای مقاصد ما کار میکنند، اما برنامه های نا،همچنان برای ما و دیگران ناشناخته و اسرار آمیز باقی خواهد ماند.
اگر آزادی بر خداپرستی مبتنی باشد؛با برادری،انسان دوستی و برابری پیوندی داشته ، برای جامعه بی زیان باشد؛به رفاه عمومی لطمه ای وارد نسازدو اقتصاد هم جایی برای خود پیدا کند؛ما لازم است که هم احترام به آزادی و هم اعتقاد به خدا را در میان مردم غیر یهود از بین ببریم و نیازهای مادی را جایگزین اینگونه اعتقادات سایم. اما اگر لعقاد به خا موجب می شود که ما بر مردم حکومت کنیم؛ در این صورت باید به تبلیغ دین بپردازیم و با راهنمایی مردان روحانی، مردم را به تسلیم وا داریم.
چند روز مانده به عملیات کربلای 4، نامهای از یک پسر 17 ساله به مجله «زن روز» میرسد که در آن نامه، جوان که خود را «امیر» معرفی کرده و هیچ نشانی دیگری (عکس یا نامخانوادگی) از خود باقی نگذاشته، درد دلی از وضعیت خانواده خود با مسئولان این مجله کرده است. این نامه که اولین نامه امیر به مجله بود در تاریخ 3 آذرماه 1365 نوشته شد.متن نامه اول را بخوانید.
بسم رب الشهدا
برای کدام امتحان درس می خوانی ؟
دست نوشته های رتبه نخست کنکور پزشکی سال64، ساعتی قبل از شهادت
آیا می توانید این مسئله را حل کنید؟
گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه خود از فاصله هزار متری شلیک می شود.
و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوراخ نموده و گذر می کند.
حالا معلوم نمایید سر کجا افتاده؟ کدام گریبان پاره می شود؟
سلام دوستانی که برای اولین باره که دارن مبحث پروتکل ها رو میخونن لطفا برای توجیه بحث از اولی پروتکل ها در قسمتهای پایین شروع به خوندن بکنن
پروتکل 3
این ما هستیم که میان رهبر و توده مردم شکاف عمیقی ایجاد کرده ایم و قدرت را از هر دو سلب کرده و هر دو را چون کور و عصا از هم جدا ساخته ایم. احزاب گوناگون به وجود می آوریم و آنها را رو در روی هم قرار می دهیم.
ما بر روی صحنه نقش حامی کارگر را بازی می کنیم و بدینسان زیر شعار همکاری،برابری و تحت شعار اشتراک مساعی جهانی و نیز مطابق اصول فراماسونری خویش، کارگران را به صف نیروهای جنگجوی خویش یعنی سوسیالیسم آنارشیسم و کمونیسم می کشانیم .
ما به مرگ و میر و کشتار غیر یهودیان فکر می کنیم.
به عبارت دیگر قدرت ما در گرو کاهش مواد غذایی و ضف جسمانی کارگر می باشد.در میان توده مردم، حسد، نفرت و زیاده خواهی ایجاد می کنیم تا از خشم مردم استفاده کرده و همه موانعی را که بر سر راهمان قرار دارند، با دستهای آنها ریشه کن سازیم.
از دیرباز تا کنون، ما بشر را از قید و بندهای فراوانی رهایی بخشیده ایم و در آیندهنیز او را راهنما خواهیم شد تا سرانجام در برابر پادشاهی که خون قوم بنی اسرائیل در رگهایش جریان دارد، سر تعظیم فرود آورده و به حکومتی که ما برای جهان تدارک می بینیم، تسلیم شو.
گوهر رهبری
ما اعلام مىکنیم که حتى یک روز و یک ساعت با دولت غاصب و غیرقانونى خبیث اسرائیل دوستى و محبت و کوچکترین رابطه نداشته و نخواهیم داشت.
چرا این اندازه از امام زمان (ع) دوریم؟!
چرا این اندازه از امام زمان (ع) دوریم؟! ایشان که ما را میبیند و از همه موجودات ظاهرترند، پس چرا این اندازه غافلیم که آن حضرت (ع) را از خود دور می بینیم ؟! چرا این حضور قلبی که از سوی ایشان هر لحظه به مطالبی دست بیابیم
(حضرت آیة الله بهجت (رحمة الله علیه))
دوستان شرمنده من یه مدتی مشغول درس بودم نمیتونستم به روز کنم اما از شما که توی این مدت به سید عشق سر زدید و نظر دادید و پیام گذاشتید ممنونم بازم به سید عشق سر بزنید که سید عشق منتظر شماس